سفارش تبلیغ
صبا ویژن

بازدید امروز: 598 ، بازدید دیروز: 2003 ، کل بازدیدها: 13098683


صفحه نخست      

این منم ؛ خون جگر از بدِ دوران خورده

بدست علیرضا بابایی در دسته مجتبی سپید تاریخ : 95/5/18 ساعت : 10:39 صبح

این منم ؛ خون جگر از بدِ دوران خورده

 

این منم ؛ خون جگر از بدِ دوران خورده

مرد رندی که رکب های فراوان خورده   !

 

غم ویرانی خود را به چه تشبیه کنم ؟

فرض کن کوهِ شنی طعنه ی طوفان خورده !

 

عشق را با چه بسازد ، به کدامین ترفند ،

شاعری که همه ی عمر غمِ نان خورده ؟

 

چه به روز غزل آمد که همه منزوی اند

قرعه بر معرکه ی معرکه گیران خورده

 

دشتمان گرگ اگر داشت ، نمی نالیدم

نیمی از گله ی ما را سگ چوپان خورده !

 

جرم من ، فاشِ مگوهاست وَ حکمم سنگین

چه کند شاهدِ سوگند به قرآن خورده ؟

 

شعر هم عقل ندارد که در این شهرِ شعور ،

گذرش بر من دیوانه ی دوران خورده ... !

 

 

مجتبی سپید


دیگر اشعار : مجتبی سپید
دیدگاه

نویسنده : علیرضا بابایی

محبوب کردن